هر نوع اختلال در عملکردهاى هیجانى، تحصیلى و اجتماعى فرد را، اختلالات روانی مى خوانند. آمارهاى پراکنده اى در این باره وجود دارد، اما تحقیقات جسته گریخته اى که در این زمینه انجام شده است، نشان مى دهد که حدود ۲۰ درصد از کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال ما به نوعى از این اختلالات روانی رنج مى برند.
در سنین پیش دبستانى به طور معمول اختلالات روانی مربوط به اختلالات فیزیولوژى است، مثلاً اختلال در خواب و غذا که این مسئله به این دلیل پیش مى آید که هنوز ریتم هاى فیزیولوژیک در کودک کامل نشده است. در این سنین همچنین کودک دچار اضطراب نیز مى شود که این اضطراب ها ناشى از جدایى از والدین است. البته در دوران پیش دبستانى انواع و اقسام اختلالات ناقص رشد یا اوتیسم هم بسیار شایع است. در سنین دبستان شایع ترین اختلال در کودکان، اختلال بیش فعالى و سوء تغذیه است. نتیجه مطالعات اپیدمیولوژیک ما نشان مى دهد که ۱۰ درصد کودکان بیش فعالى دارند، یعنى به طور متوسط در هر کلاس درس ۴ تا ۵ نفر از دانش آموزان به اختلال بیش فعالى مبتلا هستند. در دوران نوجوانى یا پس از دبستان، انواع و اقسام اختلالات ارتباطى، پرخاشگرى و افسردگى وجود دارد. به طور کلى مى توان گفت که ۲۰ درصد کودکان و نوجوانان ایرانى زیر ۱۸ سال مبتلا به یکى از انواع اختلالات روانی و نیازمند کمک هستند.
کودکان مبتلا به اختلالات رفتارى چالش هاى فراوانى را براى والدینشان به وجود مى آورند. این کودکان رفتارهایى از خود نشان مى دهند که تأثیرى منفى بر اطرافیانشان (والدین، دوستان و معلمان) مى گذارد و واکنش هاى ناخوشایند این افراد در پاسخ به رفتار آنها نیز متقابلاً به خودشان باز مى گردد.
مشکل اصلى کودکان مبتلا به بیش فعالى این است که نمى توانند رفتارشان را کنترل کنند و به آنها نظم ببخشند. کودکان مزبور به دلیل این ناتوانى، نمى توانند رفتارى هماهنگ و مناسب با محیط اطراف نشان دهند.
کم توجهى، حواس پرتى، تکانشگری و نقص تمرکز. تمایز رفتارى این کودکان با همسالان در کارهایى که نیاز به تمرکز و توجه بیشترى دارند، نظیر تکالیف مدرسه، بروز مى کند. آنها همچنین به دلیل حواس پرتى، در به یاد آوردن موضوعات مختلف مشکل دارند، زیرا ذهنشان بیش از حد مشغول اطلاعات حسى است.
این کودکان بدون فکر کردن دست به انجام اعمالى مى زنند؛ تمرکز بر روى یک موضوع واحد براى این کودکان بسیار سخت است، به همین دلیل بیشتر اعمالشان بدون تفکر انجام مى شود، پاسخگویى نامناسب و خارج از نوبت به سؤالات در کلاس درس، بروز رفتارهاى جسورانه، پرت کردن چیزها یا اذیت کردن بچه هاى دیگر از علائم تکانشى در این کودکان است.
اختلال روانى بیش فعالى در بیشتر موارد قابل درمان و تا درصد بالایى قابل کنترل است. این اختلال در مواردى خفیف، متوسط و شدید است. در مورد بیش فعالى خفیف باید محیط را که شامل مدرسه و خانه است ساماندهى کنیم تا محیط براى کودک مناسب باشد. به طور عمده این کودکان نیاز به محیطى دارند که آنها را تشویق کنند که روش هاى مناسبى هم براى تشویق کودکان وجود دارد؛ همچنان که تشویق بیشتر است باید نظارت هم بیشتر شود. در بیش فعالى متوسط و شدید حتماً درمان دارویى نیاز است. البته در سال هاى اخیر درمان هاى بسیار مناسبى براى اختلال به وجود آمده است که بعضى از این داروها در داخل کشور نیز وجود دارد.
محققان هنوز به نتیجه روشن و واضحى درباره دلایل اختلال لجبازى دست نیافته اند، اما برخى معتقدند که دلایل این اختلال، عصبى و زیستى است. این کودکان بسیار تحریک پذیرند و در دوران طفولیت، نوپایى و قبل از مدرسه اخلاق تندى دارند. با بروز این رفتارها از سوى کودکان، والدین آنها نیز شروع به بدرفتارى و خشونت مى کنند و این امر نتیجه اى جز پیشرفت علائم این اختلال در کودکان نخواهد داشت. والدین این بچه ها باید بیش از سایر والدین به تلاش و چاره جویى و مبارزه بپردازند در حالى که بیشتر آنها اطلاعات و توانایى لازم را براى دست و پنجه نرم کردن با این مشکلات رفتارى ندارند. آنها اغلب در برخوردهاى انضباطى شان، والدینى خشن، ناهماهنگ و ناتوان هستند.
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک مدام به حقوق دیگران و قوانین و هنجارهای اجتماعى تجاوز مى کنند. این رفتارها در خانه، مدرسه یا در جامعه از آنها سر مى زند. طیف مشکلات رفتارى این کودکان از رفتارهاى آشکار ستیزه جویانه تا رفتارهاى ناآشکار ناستیزجویانه را در بر مى گیرد. رفتارهاى آشکارستیزه جویانه شامل ناسزاگویى به دیگران، سرقت مسلحانه، پرخاشگرى، خشونت جنسى خواهد بود و یا به طور کلى هر رفتارى که بر دیگران تأثیرگذار است. رفتارهاى ناآشکارناستیزه جویانه نیز سرقت غیرمسلحانه، مدرسه گریزى، فرار کردن و استفاده از مواد مخدر است که این دسته از رفتارها برخلاف اصول و قوانین اجتماعى هستند.
تحقیقات نشان مى دهد که ۸۲ تا ۹۵ درصد کودکان مبتلا به اختلال سلوک قبلاً اختلال لجبازى داشته اند و ۶۰ درصد آنها نیز قبلاً علائم واضح بیش فعالى را از خود نشان داده اند. به طور تقریب ۲۰ تا ۳۰ درصد کودکان مبتلا به بیش فعالى در سال هاى اولیه دبستان حتماً اختلال سلوک داشته و حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد نوجوانان مبتلا به بیش فعالى، اختلال سلوک نیز دارند. این در حالى است که به طور مسلم کودکان مبتلا به اختلال سلوک در معرض خطر مشکلات روحى، اجتماعى، تحصیلى و شغلى در بزرگسالى خواهند بود.