امیدان حضور جوان

موسسه امیدان حضور جوان ارائه دهنده خدمات مشاوره روانشناسی ، مشاوره شغلی ، مشاوره قبل از ازدواج و ... میباشد

امیدان حضور جوان

موسسه امیدان حضور جوان ارائه دهنده خدمات مشاوره روانشناسی ، مشاوره شغلی ، مشاوره قبل از ازدواج و ... میباشد

دردسرهای زندگی زناشویی بعد از بچه‌دار شدن

بسیاری از زنان برای مادر شدن و بچه‌دار شدن اشتیاق دارند. دوست دارند درباره‌ی بچه‌ها بدانند، بچه‌ی خودشان را بزرگ کنند و از این راه، رابطه‌ی خودشان با شریک زندگیشان را به سطح بالاتری برساند. در سرتاسر دنیا مردم باور دارند که پدر یا مادر شدن بزرگ‌ترین موهبتی است که هر کس می‌تواند دریافت کند.
مشاوره روانشناسی خانواده بیان می‌کند یکی از مسائلی که ممکن است در زندگی مشترک برای زوجین اتفاق بیفتد، فاصله گرفتن و سرد شدن روابط زناشویی بعد از بچه‌دار شدن و در زمان بارداری است. هر چند که بچه‌دار شدن امری خوشایند است ولی در حالی که زوجین آمادگی لازم برای بچه‌دار شدن را نداشته باشند، آنان را با مشکلاتی مواجه می‌کند. 

ادامه مطلب ...

دلبستگی و نظریه های آن

دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاص در زندگی خود برقرار می‌کنیم، طوری که باعث می‌شود وقتی با آنها تعامل می‌کنیم، احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را در کنار خود داریم ، احساس آرامش کنیم. نوباوگان در پایان سال اول زندگی ، به افراد آشنایی که نیازهای جسمانی آنها را برآورده کرده‌اند، دلبسته می‌شوند.

به بچه‌های این سن نگاه کنید که چگونه برای توجه خاص ، والدین خود را انتخاب می‌کنند و روی آنها انگشت می‌گذارند. برای مثال ، وقتی که مادر وارد اتاق می‌شود، فرزند او لبخند دوستانه عمیقی می‌زند. وقتی مادر او را بغل می‌کند، صورت مادر را نوازش می‌کند، موی او را می‌کاود و تنگ به او می‌چسبد. وقتی احساس ترس یا اضطراب می‌کند، به آغوش او پناه می‌برد و به او می‌چسبد.
نظریه فروید در مورد دلبستگی
فروید اولین کسی بود که اظهار داشت پیوند عاطفی نوباوه با مادر ، مبنای تمامی روابط بعدی است و پژوهش درباره پیامدهای دلبستگی ، با دیدگاه فروید هماهنگ است. اما در مورد دلبستگی ، مجادله نظری شدیدی هم صورت گرفته است. نظریه روان کاوی ، تغذیه را شرایط اولیه‌ای در نظر می‌گیرد که والدین : نوزادان به کمک آن این پیوندهای عاطفی را برقراری می‌کنند رفتار گرایی هم بر اهمیت تغذیه تاکید می‌کند.  ادامه مطلب ...

کارگاه روان شناسی با موضوع هوش هیجانی

مفهوم هوش هیجانی در طول سال‌ها تغییرات زیادی کرده است. در ابتدا یعنی در دهه‌ی ۳۰ میلادی به آن “هوش اجتماعی” گفته می‌شد؛ در اواسط قرن بیستم عبارت “قدرت عاطفی” جایگزین آن شد و سپس به همین اصطلاح فعلی یعنی “هوش هیجانی” تبدیل شد.
در کارگاه روان شناسی با موضوع هوش هیجانی و رابطه‌ی آن با شادکامی این گونه تعریف شد که هوش هیجانی (EI) در اصطلاح عمومی سطح توانایی ما برای شناخت و درک احساسات و واکنش‌های‌مان (خودآگاهی)؛ مدیریت، کنترل و تطبیق احساسات، خلق‌وخو، واکنش‌ها و پاسخ‌های‌مان (مدیریت خود)؛ مهار کردن احساسات به منظور انگیزه دادن به خودمان برای اقدام کردن و متعهد شدن به عمل مناسب؛ پیروی از آن و تلاش برای دستیابی به اهداف‌مان (انگیزه)؛ تشخیص احساسات و درک عواطف دیگران برای برقراری ارتباط مؤثر با آنها (همدلی)؛ برقراری ارتباط با دیگران در موقعیت‌های اجتماعی، رهبری کردن، مذاکره بر سر درگیری‌ها و کار گروهی به‌عنوان بخشی از یک تیم (مهارت‌های اجتماعی) است.  ادامه مطلب ...